سنگینی عجیبی توی وجودم حس می‌کنم که من رو یاد خواب می‌اندازه! اگه یکی بگه 24 سال خواب بودی و توی این  24 سال، حتی یک روز، حتی یک ساعت، حتی یک لحظه هم بیدار نبودی ، باور می‌کنم . آدمای زیادی توی این خواب اومدن اتفاقات زیادی افتاد . توی خواب از این شاخه به اون شاخه پریدم . توی خواب، غرق لذت رسیدن شدم ،  توی خواب سرخورده شدم ، توی خواب بزرگ شدم . 24 سال تمام توی خواب، پاییز دیدم، بهار دیدم نمی‌دونم قراره تهش به کجا برسه ؟ نمی‌دونم قراره این خواب تا کجا ادامه پیدا کنه ؟ ولی از یه چیز مطمئنم ، من این روزها بیشتر از همیشه بی‌تاب بیدار شدنم 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

A.T.I امیدگله زردی zimzim "بنیاد بین المللی غدیر نمایندگی استان البرز" فاطرنوشت خرید و فروش مواد شیمیایی متن و بيو اينستاگرام موتور ساعت آستان نور نیازمندی و آگهی رایگان اینترنتی